هاشم خواستار ، سرکارخانم صدیقه مالگــــی فـرد ، سرکارخانم منیــر عبـــدی
جمعه هيجدهم شهريور نود و پنج آقايان رسول بداقي و اسماعيل عبدي زندانيان ازاد شده به دعوت قبلي ما،تلفن زدند كه شنبه عازم مشهد هستند . قبلا به همكاران مشهدي سفارش كرده بودم كه آمدنِ دوستان در گروه هاي تلگرام را در سطح وسيع مطرح نکنند كه حاكميت از ريسمان سياه و سفيد ميترسد و مبادا براي آنها مشكلي پيش آيد. پس با تعداد اندكي از ياران،آمدن آنهارادر ميان گذاشته و تدارك يك استقبال بي سر و صدا دیده شد. شنبه با آقاي دعاچي به ميدان مال فروشي رفته و گوسفندي خريداري كرديم. پس از خريداري، باهم در خانه نشسته بوديم كه موبايل اقاي دعاچي زنگ زد . اقاي دعاچي گفت نوشته خصوصي،پس بايد از اطلاعات باشد. چه كار كنم؟ گفتم جواب دهيد. مامور اطلاعات خبر داد كه آيا ميدانيد اقايان عبدي و بداقي به مشهد مي آيند؟بله خبر دارم.گفتندآيا شما ميخواهيد براي آنها گوسفند قرباني كنيد؟
گفتم بله .گفتند؛ تبعات سياسي قربانی گوسفند به عهدهٔ شما است.(سلامت را نمي خواهند پاسخ گفت، كه سرما سخت سوزان است.) شنيده ايد كه ميگويند سوز سرما تا مغز استخوان نفوذ كرده ؟
استبداد تا اندروني ترين زواياي خانواده ها نفوذ كرده. ما به انسان هايي كه با كشتن حيوان(به هر شكل)مخالف هستند احترام ميگذاريم و براي اينكه مورد اعتراض آنها كمتر قرار بگيريم عكسي از گوسفند قرباني نمي گذاریم.اکنون مقايسه كنيد كشور استبداد زدهٔ ما را با يك كشور توسعه يافته(از جنبه هاي مختلف).در كشورهاي توسعه يافته گروهي از مردم با كشتن حيوان مخالفت میکنند و احتمال تجمع و اعتراض آنهاوجود دارد و نيروهاي امنيتي آن كشور تلفن ميزنند كه بين مخالفين و موافقينِ كشتار گوسفند برخوردي صورت نگيرد اما در كشورِ ما اگر هزار گوسفند هم بكُشید اهميت نداردولی نیروهای امنیتی ایران فقط از بُعدِ تأثیر آن برجامعه ومعلمان نگران میشوند كه بله خراساني ها در جلو معلمانِ آزاد شده از زندان، گوسفند كشتند!!!(آنها در كجا و ما در كجاييم؟!!)
آن روزيكه بازجوی رسول بداقی به او ميگويد: به تو 6 سال زندان ميدهيم تا بداني كه چه خبر است و رسول ميگويد بعد از6 سال هم اگر به سراغم بياييد،باز همين آدم خواهم بود، بايد فكرش را ميكرد.در طول 7 سال زندان يك روز به او مرخصي نداديد ، مادرش فوت كرد به او مرخصي نداديد كه در تشييع جنازه ي مادرش شركت كند. 6 سال حبس را هفت سال كرديد، بعد از هفت سال زندان،چه نتيجه ای گرفتيد؟ همينطور زمانيكه اسماعيل عبدي جهت گرفتن پاسپورتش به دادگاه مراجعه كرد و بيش از 80 معلم او را تا دادگاه مشايعت كردند بايد مي فهميديد كه معلمان،همكارانشان را تنها نمي گذارند ولی شما او را به زندان انداختيد.
اگر نمي دانيد بنده به شما درس ميدهم. بله به شما حاكمان،درس ميدهم : به اين ميگويند مقاومت. زندانياني كه در زندانها مقاومت مي كنند و به راحتي،انواع شكنجه ها را تحمل كرده و چه بسا اعدام ميشوند، اين مقاومت را به بدنه ي اجتماع و به خصوص معلمان، منتقل ميكنند. البته معلمان هم شكي نيست كه به دانش آموزانشان،منتقل ميكنند.
واکنون روی سخنم بافرهنگیان وهمکاران گرامی ست:
همكاران گرامي؛
كشور،در همه زمينه ها در فساد،غرق شده است. قتل عام زندانيان سياسي در سال 67 و دفن انها در گورهاي دسته جمعي زخمي عميق در تاريخ جمهوري اسلامي است كه فراموش نشدني است. به نام اسلام،كشور را غارت مي كنند. 710 ميليون تومان در ماه حقوق به كنار، همان متوسطِ حقوقِ 500 ميليون تومانِ سران را تصور كنيد كه در ماه در همين مشهد خودمان 4 آپارتمان و در سال 50 آپارتمان ميتوانندباآن بخرند. در حالیكه يك معلم در آرزوي خريد يك آپارتمان تا پايان خدمتِ خود ميباشد كه از مصیبت واظطرابِ مستاجري نجات يابد!!!
همكاران گرامي ماه مهر نزديك است،به شاگردانتان درس آزادگي بدهيد. از همكارانِ مطلع وفرهيخته تر از خودم ميخواهم كه بسيار خلاصه،جزوه اي تهيه كنند و در آن خصوصياتِ يك حكومت با مشیِ مردم سالاری (دموكراسي) بيان شده باشد و با حكومت استبداد مطلقهٔ دينيِ ايران مقايسه گردد. (حکومتی باانتخابات آزاد، داشتن قواي مستقل به معناي واقعي كلمه، رعايت حقوق بشر،قدرت پاسخگو باشد،چرا قدرت مطلقه همچون آنچه در ايران برسرکاراست، فساد مي آورد؟ و ...) دنيا، دنياي آگاهي است. كساني كه آگاهانه در يك جامعه و يا يك كشور نميخواهند به حقوق خود و به حقوق حاكمانشان آگاهي داشته باشند،حيواني بيش نيستند.از يك حيوان چه شكايتي میتوان کرد و يا چه انتظاري ميتوان داشت؟ همينطور استادان دانشگاه نيز بايد به رسالتشان عمل كنند. در خلالِ دروس علمي كه به دانشجويان خود ميدهند خصوصيات يك حكومت آزاد و دموكراتيك را بيان كنند.بگويند که ژاپن با مساحت كم كه 80 درصد آن از كوهها تشكيل شده،تنها به خاطر داشتن "مردم سالاري" ، دومين اقتصادِ قدرتمندِ جهان را دارد. همكاران گرامي،وكيل افتخاري فرهنگيان: "دكتر عبدالفتاح سلطاني" كه نزديك به 6 سال درزندان است را فراموش نكنيد. در مشهد با داشتن اين همه وكيل،يك وكيل،حاضر نشد وكالت بنده را قبول كند. دكتر عبدالفتاح سلطاني در تهران حاضر شد كه به مشهد آمده و وكالت اينجانب را رايگان به عهده گيرد. در پايان از مهمان نوازي همكاران گرامي در خراسان رضوي وخراسان شمالي كمال تشكر را دارم وبه آنان عرض میکنم؛ شما با اين فداكاريهايتان تاريخ را ميسازيد. مطمئن باشيد كه آينده،از آنِ شماو از آنِ انديشه ي شماست که ناقل فرهنگِ روشنفکری وظلم ستیزی هستید.آدرس سايت www.aftab-chorasan.blogspot.de)
با تشكر
سيد هاشم خواستار
نماينده ي معلمان در كانون صنفي فرهنگيان خراسان
گفتم بله .گفتند؛ تبعات سياسي قربانی گوسفند به عهدهٔ شما است.(سلامت را نمي خواهند پاسخ گفت، كه سرما سخت سوزان است.) شنيده ايد كه ميگويند سوز سرما تا مغز استخوان نفوذ كرده ؟
استبداد تا اندروني ترين زواياي خانواده ها نفوذ كرده. ما به انسان هايي كه با كشتن حيوان(به هر شكل)مخالف هستند احترام ميگذاريم و براي اينكه مورد اعتراض آنها كمتر قرار بگيريم عكسي از گوسفند قرباني نمي گذاریم.اکنون مقايسه كنيد كشور استبداد زدهٔ ما را با يك كشور توسعه يافته(از جنبه هاي مختلف).در كشورهاي توسعه يافته گروهي از مردم با كشتن حيوان مخالفت میکنند و احتمال تجمع و اعتراض آنهاوجود دارد و نيروهاي امنيتي آن كشور تلفن ميزنند كه بين مخالفين و موافقينِ كشتار گوسفند برخوردي صورت نگيرد اما در كشورِ ما اگر هزار گوسفند هم بكُشید اهميت نداردولی نیروهای امنیتی ایران فقط از بُعدِ تأثیر آن برجامعه ومعلمان نگران میشوند كه بله خراساني ها در جلو معلمانِ آزاد شده از زندان، گوسفند كشتند!!!(آنها در كجا و ما در كجاييم؟!!)
آن روزيكه بازجوی رسول بداقی به او ميگويد: به تو 6 سال زندان ميدهيم تا بداني كه چه خبر است و رسول ميگويد بعد از6 سال هم اگر به سراغم بياييد،باز همين آدم خواهم بود، بايد فكرش را ميكرد.در طول 7 سال زندان يك روز به او مرخصي نداديد ، مادرش فوت كرد به او مرخصي نداديد كه در تشييع جنازه ي مادرش شركت كند. 6 سال حبس را هفت سال كرديد، بعد از هفت سال زندان،چه نتيجه ای گرفتيد؟ همينطور زمانيكه اسماعيل عبدي جهت گرفتن پاسپورتش به دادگاه مراجعه كرد و بيش از 80 معلم او را تا دادگاه مشايعت كردند بايد مي فهميديد كه معلمان،همكارانشان را تنها نمي گذارند ولی شما او را به زندان انداختيد.
اگر نمي دانيد بنده به شما درس ميدهم. بله به شما حاكمان،درس ميدهم : به اين ميگويند مقاومت. زندانياني كه در زندانها مقاومت مي كنند و به راحتي،انواع شكنجه ها را تحمل كرده و چه بسا اعدام ميشوند، اين مقاومت را به بدنه ي اجتماع و به خصوص معلمان، منتقل ميكنند. البته معلمان هم شكي نيست كه به دانش آموزانشان،منتقل ميكنند.
واکنون روی سخنم بافرهنگیان وهمکاران گرامی ست:
همكاران گرامي؛
كشور،در همه زمينه ها در فساد،غرق شده است. قتل عام زندانيان سياسي در سال 67 و دفن انها در گورهاي دسته جمعي زخمي عميق در تاريخ جمهوري اسلامي است كه فراموش نشدني است. به نام اسلام،كشور را غارت مي كنند. 710 ميليون تومان در ماه حقوق به كنار، همان متوسطِ حقوقِ 500 ميليون تومانِ سران را تصور كنيد كه در ماه در همين مشهد خودمان 4 آپارتمان و در سال 50 آپارتمان ميتوانندباآن بخرند. در حالیكه يك معلم در آرزوي خريد يك آپارتمان تا پايان خدمتِ خود ميباشد كه از مصیبت واظطرابِ مستاجري نجات يابد!!!
همكاران گرامي ماه مهر نزديك است،به شاگردانتان درس آزادگي بدهيد. از همكارانِ مطلع وفرهيخته تر از خودم ميخواهم كه بسيار خلاصه،جزوه اي تهيه كنند و در آن خصوصياتِ يك حكومت با مشیِ مردم سالاری (دموكراسي) بيان شده باشد و با حكومت استبداد مطلقهٔ دينيِ ايران مقايسه گردد. (حکومتی باانتخابات آزاد، داشتن قواي مستقل به معناي واقعي كلمه، رعايت حقوق بشر،قدرت پاسخگو باشد،چرا قدرت مطلقه همچون آنچه در ايران برسرکاراست، فساد مي آورد؟ و ...) دنيا، دنياي آگاهي است. كساني كه آگاهانه در يك جامعه و يا يك كشور نميخواهند به حقوق خود و به حقوق حاكمانشان آگاهي داشته باشند،حيواني بيش نيستند.از يك حيوان چه شكايتي میتوان کرد و يا چه انتظاري ميتوان داشت؟ همينطور استادان دانشگاه نيز بايد به رسالتشان عمل كنند. در خلالِ دروس علمي كه به دانشجويان خود ميدهند خصوصيات يك حكومت آزاد و دموكراتيك را بيان كنند.بگويند که ژاپن با مساحت كم كه 80 درصد آن از كوهها تشكيل شده،تنها به خاطر داشتن "مردم سالاري" ، دومين اقتصادِ قدرتمندِ جهان را دارد. همكاران گرامي،وكيل افتخاري فرهنگيان: "دكتر عبدالفتاح سلطاني" كه نزديك به 6 سال درزندان است را فراموش نكنيد. در مشهد با داشتن اين همه وكيل،يك وكيل،حاضر نشد وكالت بنده را قبول كند. دكتر عبدالفتاح سلطاني در تهران حاضر شد كه به مشهد آمده و وكالت اينجانب را رايگان به عهده گيرد. در پايان از مهمان نوازي همكاران گرامي در خراسان رضوي وخراسان شمالي كمال تشكر را دارم وبه آنان عرض میکنم؛ شما با اين فداكاريهايتان تاريخ را ميسازيد. مطمئن باشيد كه آينده،از آنِ شماو از آنِ انديشه ي شماست که ناقل فرهنگِ روشنفکری وظلم ستیزی هستید.آدرس سايت www.aftab-chorasan.blogspot.de)
با تشكر
سيد هاشم خواستار
نماينده ي معلمان در كانون صنفي فرهنگيان خراسان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر