پنجشنبه، تیر ۱۰، ۱۳۹۵

روز جهاني مبارزه براي آزادي زندانيان سياسي(اسلو- نروژ –كنفرانس اينترنتي)
با درود به آقاي دكتر زرافشان و آقاي صالحي و خانم پاكروان و دوستان ديگري كه به بنده اعلام نشده و اكنون متوجه شدم و همچنين با درود و تشكر از گردانندگان كميته دفاع از آزادي زندانيان سياسي كه فرصت را به بنده دادند تا بتوانم به سهم خودم از اين ياران دربند دفاع كنم و سلام به بينندگان كه درد دارند درد نبود آزادي و درد وجود زندانيان سياسي.
ملت ايران بيش از يكصد و پنجاه سال است كه براي آزادي و دموكراسي مبارزه مي كند و متاسفانه هنوز به آزادي نرسيده است.
آزادي قيمت دارد و براي ملت هايي از جمله ملت ايران بسيار گران تمام شده است.به هر صورت تمام ملت ها كه به رشد و توسعه اقتصادي و رفاه و امنيت و عدالت رسيده اند،اين راه را رفته اند.ملت ايران هم چاره اي ندارد تا براي رسيدن به زندگي بهتر از هر جهت، براي رسيدن به دموكراسي مبارزه كرده تا به آن برسد.
وجود زنداني سياسي در يك كشور بزرگترين دليل بر استبدادي بدون حكومت آن كشور است. دفاع از زندانيان سياسي يعني دفاع از دموكراسي و رعايت حقوق بشر.زندانيان با مقاومت در دورن زندانها باعث ميشوند كه حاكميت روز به روز از اعتماد به نفسش كاسته و متقا بلا بر اعتماد بنفس ملت اقزوده گردد.
نمونه اش مقاومت معلم زنداني رسول بداقي با هفت سال حبس بدون يك روز مرخصي است كه سطح شهامت و شجاعت و اعتماد به نفس معلمان را بسيار بالا برد.براي همين در پايان تمام نامه هايي كه در زندان نوشته و به بيرون از زندان مي فرستادم مي نوشتم :زنده باد زندان تا برقراري دموكراسي.
نيروهاي امنيتي بسيار تلاش مي كنند كه با تهديد و تشويق هاي دروغين ،كسي صداي زنداني را از درون زندان نشنود.
نيروهاي امنيتي مرتب به زنداني و خانواده اش يادآوري مي كنند كه مبادا زنداني شما رسانه اي شود.نمونه اش آقاي دكتر محمدمهدي ساجدي فر مي باشد.از زندان اوين دوست و همكار عزيزم آفاي اسماعيل عبدي تماس گرفتند كه آقاي ساجدي فر از مشهد با ما زندان است و ده سال حكم دارد كه نزديك پنج سالش را تا كنون زندان بوده .خانواده اش به تو مراجعه مي كنند،هر كاري براي آنها انجام دادي انگار براي من انجام داده اي.
مادرشان به من مراجعه كردند و گفتند:ما به فاميل خبر نداده ايم كه فرزندمان زندان است بلكه گفته ايم براي تخصص به خارج رفته است.در نتيجه نمي توانيم از فاميل تقاضاي سند براي وثيقه گذاشتن براي قوه قضاييه كنيم.بنده هم اطاعت امر كردم و سند خانه را طي مراحل قانوني در وثيقه ي قوه قضاييه گذاشتم كه ايشان به مرخصي آمد.
در اينجا چون بحثمان دفاع از زندانيان سياسي مي باشد وارد بحث زندانيان عادي نمي شوم.اما يك نكته بگويم كه تمام زندانيان عادي و سياسي معلول حكومت استبدادي هستند.
چه بسيار زندانيان عادي كه در زندان وكيل آباد مشهد با بنده همبند بودند و حتي يك نوبت درب سالن ملاقات را نديده بودند.
يعني خيلي از آنها نزديك بيست سال زندان بودند و كسي نداشتند كه به ملاقات آنها برود.
دوستاني كه مايل به اطلاعات بيشتر هستند به دو نوشته ي اينجانب به نام فراموش شده هاي 1 و2 مراجعه كنند كه اولي درباره ي زندانيان عادي و دومي درباره ي زندانيان سياسي زندان وكيل آباد مشهد مي باشد.
(نشاني وبلاگ:www.aftab-chorasan.blogspot.de) ) نامه ها محصول زندان سال هاي 88 و 89 و فراموش شده هاي يك محصول زندان سال 90 و فراموش شده هاي 2 محصول زندان سال 92 ميباشد.براي دفاع از زندانيان سياسي تمام راه ها را بايد رفت و تمام اين راه ها را اصلي و فرعي كرد. يقينا راه و يا راه هايي كه حاكميت به ان حساس تر است اصلي است . تمام حكومت هاي استبدادي گذشته و حال از تجمع ميترسيدند و مي ترسند و وحشت دارند .تجمع از نظر سازمان ملل حق هر ملتي است. در قانون اساسي همين حكومت هم تجمع بدون حمل سلاح ازاد است. بنابراين از اين ابزار بزرگ براي دفاع از زندانيان سياسي بايد حد اكثر استفاده را كرد. نبايد نگران بود كه در تجمع ممكن است تعداد كمي شركت كنند. حكومت هاي استبدادي از جويبار ميترسند كه ممكن است به سيل تبديل شود. دو نفر از همكاران ما اقايان اسماعيل عبدي و بهشتي لنگرودي با گذشتن از جانشان يعني اعتصاب غذا، ازاد شدند . اقاي بهشتي براي بار سوم اعتصاب غذا كرد كه در نتيجه ي ان هنوز با انواع عوارض ناشي از اعتصاب غذا دست و پنجه نرم ميكند و شايد هم تا اخر عمر اين عوارض را مجبور باشد كه با خود بكشد.ملت ايران و بخصوص همكاران فرهنگي حمايت هاي بسيار گسترده اي از اين دو همكار كردند. زمزمه هاي تجمع توسط فرهنگيان زده شد و به گوش حاكميت رسيد،حكومت عقب نشيني كرد و انها را ازاد كرد. ما معلمان ايران از تمام اقشار ملت از جمله اقاي جعفر عظيمزاده كه بيش از 50 روز است كه در اعتصاب غذا بسر ميبرد حمايت ميكنيم . ما معلمان ميدانيم كه همه ي اقشار و اصناف ملت ايران درون يك كشتي طوفانزده هستيم كه اگر به ساحل نجات ( ازادي و دموكراسي) برسد همه ي ما نجات پيدا خواهيم كرد . و اگر اين كشتي غرق شود همه ي ما غرق خواهيم شد.البته كشتي كه ملت در ان باشد غرق نميشود.
با تشكر –سيد هاشم خواستار نمينده ي معلمان در كانون صنفي فرهنگيان خراسان
LikeShow more reactions
Comment

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر