بسمه
تعالی
نامه هاشم خواستار به دادگاه تجدید نظر استان
قضات محترم دادگاه های
تجدید نظر استان خراسان رضوی
به موجب دادنامه شماره 9009985147700146 در کلاسه پرونده 9109975150201048 که در تاریخ 1/8/91 توسط دفتر دادگاه به رویت وکیل
اینجانب آقای غلامحسین دوست علی مکی رسیده است ، چرا اصل حکم را دفتر مذکور تحویل
نداده؟!! شما را که حساب پاک است از
محاسبه چه باک است . اگر شما عدالت را اجرا نموده اید بگذارید تا تمام دنیا حکم را
بخوانند و بدانند که من چه کرده ام و شما چه حکمی را داده اید!! از چه می ترسید و به
استناد کدام آیه قرآن و یا حدیث و یا اصول قانون اساسی است که حکم را تحویل نمی
دهید ؟!! اکنون نکاتی را در غیر قانونی
بودن دادگاه و عدم آزادی بیان و شرایط فعلی کشور بازگو می کنم ، اگر چه طبق معمول
می دانم به ضرر اینجانب خواهد بود . اما مطمئن هستم نه تنها برای کشور سودمند
خواهد بود ، بلکه فرزندان ملت ایران در آینده خواهند فهمید که کسانی بودند که
بارها با زبان علم و منطق به حاکمان هشدار دادند و ادامه این راه را برای حاکمان و
ملت بسیار خطرناک دانستند و آنان را از فرجام کار خویش که به پرتگاه عظیم ختم می
شود بر حذر داشته ، اما گوش شنوایی نبود. اینک عرایضم را بصورت زیر تقدیم می
نمایم.
1- قاضی محترم آقای
کاووسی به دفاعیه اینجانب ایراد گرفته که نوشته ام زندان های ایران قرون وسطایی
است . سوال من از قاضی محترم این است زمانیکه در بند 5 سالن 102 بودم . با گوش خود
شنیدم که رئیس بند 5 به وکیل بند سالن 102 در جلو اتاق شماره 9 در ساعت 7 صبح می گفت: این سالن
باید صد نفر زندانی داشته باشد نه هفتصد نفر !!
که فقط یکصد نفر بصورت کتابی در مسجدی که صد متر مربع مساحت داشت می
خوابیدند و همینطور در کریدور و راهرو های توالت بصورت کتابی می خوابیدند!! حال
این وضعیت حالت قرون وسطایی ندارد؟ و یکسال بعد از یکی از زندانیان آزاد شده شنیدم
که به علت وضعیت وخیم اقتصادی کشور تعداد زندانیان آنقدر زیاد شده که در دوازده
اتاق سی متر مربعی بجای صد نفر اکنون هزار و دویست نفر می خوابند. آیا گفتن این
حرف جرم است؟! آیا این وضعیت قرون وسطایی نیست ؟!! سنگ مفت گنجشک هم مفت ، آقایان
به مجامع حقوق بشر داخل و خارج اجازه نمی دهند که از زندان ها بازدید کنند ، چون
خوب می دانند که در داخل زندان ها چه خبر است و اگر بازدید کنند چه بازتابی خواهد
داشت!! ولی شما که آزاد هستید از داخل زندان ها بازدید کنید! اگر فرصت بازدید از
زندان ندارید از زندانیانی که به تعداد بسیار زیاد هر روز محاکمه می کنید بپرسید
که در چه شرایطی در زندان نگهداری می شوند!! اگر کسی نقطه ای از کره زمین را پیدا
کند که حتی حیوانات را بدین صورت نگهداری می کنند ، بنده همین حقوق ناچیز
بازنشستگی ام که بارها به آن دستبرد زده اند را به او جایزه می دهم.
2- در دادنامه آمده که نوشته ام : بعضی متهمان در
تاریکخانه محاکمه می گردند و در این خصوص دلایل قانونی و معتبر ارائه نمی دهد ، تاریکخانه
چه مکانی است؟ چه کسانی مسئول آن می باشند ؟!!
منظور من از تاریکخانه
مکانی نیست که اتاق تاریک و بدون لامپ و روشنایی است. بلکه منظور بنده آن است که
محاکمات در محاکمی غیر شفاف ، در بسته و غیر علنی و بدون هیئت منصفه انجام می شود.
به زمان دور نمی رویم. بعد از انتخابات خرداد 88 تعداد بسیاری از جمله
اینجانب که اعتراض به نتایج انتخابات داشتیم دستگیر وبدون وکیل محاکمه و زندانی
شدیم. پرونده کدامیک از این زندانیان در روزنامه ها و رادیو و تلویزیون درج و مورد
نقد قرار گرفت تا افکار عمومی آگاه شده و قضاوت کنند ؟!!
اینجانب گوشه ای از
محاکمه ناعادلانه خود را به رئیس قوه قضاییه نوشته که چنان مورد غضب واقع شدم که
به مدت هفتاد روز به بند 5 سالن 102 تبعید شدم که قاتلین و
مواد فروش ها که به اعدام محکوم شده بودند تخت داشتند ولی به بنده در حالیکه نزدیک
دو سال بود که زندان بودم تخت ندادند و چهار مرداد 90 که قرار بود آزاد شوم آزاد
نشدم و به دادگاه انقلاب و اطلاعات برده و سپس در بند 1/6 زندان وکیل آباد با زندانیان
ممنوع الملاقات به مدت 45 روز زندانی شدم و آنگاه بعد از دو سال و 45 روز با وثیقه صد
میلیونی آزاد شدم که اکنون با این حکم ظالمانه یعنی شش میلیون جریمه و سه سال
ممنوع المصاحبه و ممنوع الخروج روبرو هستم . آیا این تاریکخانه نیست پس چیست ؟
جالب است حتی به همکار فرهنگیم آقای رسول بداغی که در تهران زندان است زمانیکه او
در زندان بود مادرش فوت کرد و مسئولین به رسول حتی یک روز مرخصی ندادند تا در
تشییع جنازه و مراسم عزاداری مادرش شرکت کند. امروز اگر صدای معلم را خفه کرده و
حاضر نیستید که این صدا بگوش شما برسد مطمئن باشید فردای روز که مردم به حق خواهی
وارد خیابان ها شوند خیلی دیر خواهد بود و آن روز یوم الحسرت خواهد بود!! و حاکمان
خواهند گفت ای کاش به صدای آن معلم گوش می کردیم. و ما قضات هرگز پای چنین احکامی
را امضاء نمی کردیم!!
3- در دادنامه بیان شده
از افراد مسئله داری که به خانه ام رفت وآمد می کنند دفاع می کنم. ممکن است
بفرمایید که این افراد چه مسئله ای دارند ؟!
دزد هستند یا به ناموس مردم تجاوز کرده یا قاچاق فروش و غیره هستند؟! قطعا
هیچکدام از اینها نیستند.این افراد معلم ، استاد ، روزنامه نگار و دانشجو و منتقد
می باشند و یا افراد عادی هستند که به دموکراسی و آزادی اعتقاد دارند. حال هرکس به
آزادی و دموکراسی اعتقاد داشته باشد از نظر شما مسئله دار تلقی می شود. ولی از نظر
بنده چنین نیست. به گفته قدما: کبوتر با کبوتر
، باز با باز کند همجنس با همجنس پرواز . و هرکدام از این افراد مسئله دار
، در شهر و یا مدرسه خود وزنه ای هستند که همکاران به آنها احترام بسیار گذاشته و
مورد اعتماد قشر فرهیخته جامعه می باشند.
4- در دادنامه آمده :
همچنین دفاع می نماید که در ایران انتخابات آزاد نمی باشد چون نیروهای سازمان ملل
حضور نداشته اند ولی در کشور های دیگر ناظران سازمان ملل حاضر می شوند.
مگر زمانیکه سازمان ملل
از تمام کشورها از جمله ایران می خواهد که ناظر برای انتخابات کشور عراق ،آذربایجان ، زیمباوه و . . . فرستاده تا صحت یا عدم صحت انتخابات تایید یا
رد شود آیا سران کشور ایران مخالفت می کنند ؟! تا آنجائیکه اینجانب اطلاع دارم
ایران در این موارد با سازمان ملل همکاری می کند و اکنون اگر حاکمان ایران ریگ در
کفش ندارند چه اشکالی دارد که زمان انتخابات از ناظران بین المللی بخواهد که
برانتخابات نظارت کرده تا هر گونه شائبه تقلب در انتخابات از بین برود.
5- به اینجانب ایراد
گرفته شده که از سال 60 به بعد قانون اساسی را مطالعه ننموده ام . اکنون سوال
بنده از قضات محترمی که قانون اساسی را مطالعه کرده اند و حتی ممکن است از حفظ
باشند این است که چرا یک متهم سیاسی را بدون هیئت منصفه که نصّ صریح قانون اساسی
است محاکمه کرده و رای صادر می کنند ؟! با
آنکه 34
سال از انقلاب گذشته است. اگر ده قاضی شجاع پیدا شوند و به رئیس قوه قضائیه
بنویسند که ما بدون هیئت منصفه به جرائم سیاسی رسیدگی نمی کنیم مجبورمی شوند که
جرم سیاسی را تعریف کرده و هیئت منصفه را تشکیل و در حضور آنها محاکمه کنند. حالا
بفرمایید عیب یک معلم ساده بیشتر است که قانون اساسی را نخوانده یا قضاتی که قانون
اساسی را اجرا نکرده و چنین احکامی صادر می کنند ؟! احکامی که حتی به خانواده خود
خجالت می کشند بگویند. زیرا آنها متهمانی که از قشر فرهیخته جامعه و صنف معلمان می
باشند محاکمه کرده و حکم صادر می کنند. حتی افکار عمومی نه تنها اینگونه متهمان را
تبرئه می کنند. بلکه بر عکس قضاتی که چنین
احکامی را صادر می نمایند محکوم می کنند. به جرئت می گویم اگر متهمین سیاسی به
وسیله قضات مستقل و با حضور هیئت منصفه محاکمه شوند 99% متهمین سیاسی تبرئه خواهند شد و آنروز روزی
خواهد بود که ما دموکراسی را تمرین کرده و به آن خواهیم رسید زیرا در حکومت های دموکراتیک
اصولاً متهم و مجرم سیاسی وجود ندارد اگر هم باشد در حضور هیئت منصفه و مطبوعات و
رادیو و تلویزیون آزاد محاکمه می شوند.
6- در دادنامه آمده :
دموکراسی محدودیت ندارد مگر اینکه مجلس واقعی که از طریق انتخابات آزاد ، نماینده
ها انتخاب شده باشند و بر اساس قانون محدودیت ایجاد کنند. بنده متوجه نشدم کجای
این جمله ایراد دارد و جرم محسوب می شود ؟!
اگر در جایی از قانون
آمده که کسی از دموکراسی تعریف کرد مجرم است به بنده نشان دهید!! دموکراسی یک روش حکومت است که دست آورد های
بزرگی برای بشریت به ارمغان آورده که اکنون مجبورم به منظور روشن شدن ذهن قضات
محترم ، برخی ویژگی ها و فواید دموکراسی را مختصراً به استحضار برسانم :
الف : اگر به کتاب اختراعات نگاهی بکنیم متوجه می شویم که تمام اختراعات به وسیله کشور های
دارای دموکراسی (انگلیس ، فرانسه ، آلمان ، آمریکا . . . ) صورت گرفته است.
ب: اگر آمریکا بزرگترین
اقتصاد و نیروی نظامی جهان را دارد برای اینست که مردم آمریکا در دویست و بیست سال
پیش به پای صندوق رای می رفتند تا نمایندگان و رئیس جمهور خود را انتخاب کنند و در
قانون اساسی آمریکا آزادی بیان از اصول مهم آن کشور است و هیچکس نمی تواند به
بهانه ای مانع از اجرای آن شود. در حالیکه رهبر کشور ما آقا محمد خان قاجار در
همان زمان بیش از بیست من چشم از مردم کرمان در آورده و مردم تفلیس را قتل عام
کرد.
ج) کشور آلمان در دو
نوبت ازمدار دموکراسی خارج و با استفاده از تکنولوژی حاصل از دموکراسی دنیا را به
آتش کشید و تنها ده میلیون آلمانی در جنگ جهانی دوم کشته شدند و سرانجام پیشوای
آلمان (هیتلر) خودکشی کرد واز کشور آلمان مخروبه ای بیش نماند.
د) پس از جنگ به منظور
استحکام و دوام دموکراسی دو کشور آلمان و فرانسه نطفه اتحادیه اروپا را بوجود
آوردند که تاکنون به 28 کشور رسیده و اروپای غربی 67 سال است که در سایه
دموکراسی نه تنها جنگی نداشته که نخواهد داشت و خیلی از کشور ها در آرزوی پیوستن
به اتحادیه اروپا هستند. (ترکیه ، صربستان ، گرجستان ، بوسنی و . . . ) و جایزه صلح نوبل به همین منظور به اتحادیه
اروپا داده شد.
ذ) بالعکس اگر
خاورمیانه از افغانستان تا شمال آفریقا در آتش جنگ می سوزد برای اینست که این کشور
ها دموکراسی ندارند و جدیداً با بهار عربی وارد این مرحله از زندگی سیاسی شده اند.
نمونه بارز آن مصر است که با انتخابات آزاد آقای
مرسی به ریاست جمهوری انتخاب شد. در حالیکه بسیاری از گروه های تندرو
انتظار داشتند که او پیمان کمپ دیوید
(پیمان صلح میان مصر و اسرائیل ) را لغو کند. اما وی نه تنها این کار را نکرد بلکه
به خانواده سادات مدال افتخار داد و سفیری همراه با نامه به اسرائیل فرستاد و در
آن نامه رئیس جمهور اسرائیل را دوست عزیز خطاب کرد و حتی از مردم سوریه حمایت کرد
و منافع ملی مردم مصر را به منافع اعراب ترجیح داد. حال اگر کاری که صدام کرد و
پیمان الجزایر در رابطه با اروند رود را پاره کرد و جنگی را شروع کرد که هزاران
نفر را از دو کشور مسلمان عراق و ایران کشت و معلول کرد و میلیارد ها دلار خسارت
وارد کرد و سرانجام همان پیمان الجزایر را پذیرفت و فی الواقع دلارهایی که باید
جهت پیشرفت مسلمانان دو کشور بکار گرفته می شد به نفع بیگانگان و برای کشتن دو ملت
مورد استفاده قرار گرفت و . . . و سرانجام
خود و خانواده اش را به کشتن داد. اگر رئیس جمهور مصر راه صدام را می رفت به غیر
از این بود که ملت مصر را یکصد سال به عقب می برد و چندین میلیون را از دو کشور به
کشتن داده و سرانجام پیمان کمپ دیوید را قبول می کرد ؟ و یا در جنگ هشت ساله ، دنیا
از آن جمله خانم ایندیرا گاندی نخست وزیر هند و یاسر عرفات و وزیر خارجه الجزائر
که در راه برگشت به کشورش با سقوط هواپیما کشته شد و حتی افراد خیرخواهی همچون
مهندس بازرگان و آیت الله منتظری خود را
به خطر انداختند که بعد از فتح خرمشهر جنگ را تمام کنید و مشهور است که
عربستان حاضر بود صد میلیارد دلار خسارت به ایران پرداخت کند اما سران جمهوری اسلامی
ایران بر طبل جنگ کوبیدند و شعار های تند و بی برگشت سر دادند: این جنگ برای ما
نعمت است ، صدام راهی به جز خود کشی ندارد، راه قدس از کربلا می گذرد و به جای جنگ
، جنگ تا پیروزی شعار جنگ ، جنگ تا رفع فتنه در عالم را سر دادند. سرانجام بعد از
هشت سال جنگ بدون دریافت یک دلار خسارت ، امام مجبور شد جام زهر را بنوشد و
قطعنامه 598 را در اوج ضعف در حالیکه بقول سران کشور ته انبارها را جارو
کرده بودند پذیرفت. حال اگر یک حکومت دموکراتیک در کشور حاکم بود و آراء مردم می
توانست آزادانه اظهار و ابراز شود و در آن صورت ضایعات به کشور وارد نمی شد. هاشمی
رفسنجانی بعد از جنگ در یکی از خطبه های نماز جمعه گفت اگر ما تجربه می داشتیم از
شروع جنگ جلوگیری می کردیم . چرا تجربه دار ها مثل بازرگان و سحابی خانه نشین و یا
زندان و یا تبعید بودند ؟!! ایران بعد از
انقلاب با چهار بحران بزرگ 1- گروگان های سفارت آمریکا 2- جنگ هشت ساله
3-انتخابات خرداد سال 88 و 4-بحران بزرگ هسته ای روبرو بوده
است.
1-سفیر و کارکنان سفارت
آمریکا بر خلاف حقوق بین الملل به گروگان گرفته شدند که هیچ سودی به جز میلیارد ها
دلار خسارت که به ملت ایران وارد شد نداشت
. کاری که پادشاه خوارزم با سفرای چنگیز کرد و آنها را کشت ، در نتیجه با حمله
چنگیز هزاران نفر از ملت ایران کشته و خسارات بسیاری وارد شد که هنوز آثارش باقی
است . 2- جنگ هشت ساله که
اشاره ای به آن شد . 3-در انتخابات سال 88 شورای نگهبان با وزارت
کشور مهندسی کرد و رستمی را از صندوق رای بیرون آوردند که به تدریج که بزرگ شد
باورش شد که رستم است و 28 میلیون رای آورده و همان هائیکه او را بزرگ کرده
اکنون از کنترلشان خارج و از او می ترسند . در این انتخابات تعداد زیادی از بهترین
افراد خوشنام به زندان افتادند وتعدادی نیز کشته شده و حتی در زندان کهریزک به بچه
های مردم که به نتایج انتخابات اعتراض داشتند تجاوز کردند و به قاضی مرتضوی مسئول
حوادث کهریزک پاداش داده و او را رئیس سازمان تامین اجتماعی کردند. فساد های مالی
که در این دوره اتفاق افتاده در تاریخ ایران اتفاق نیافتاده است.
4- در بحران بزرگ هسته
ای در مدت کوتاهی هشتاد درصد ارزش ریال ، واحد پول ملی از بین رفت و قیمت ها مرتب
افزایش پیدا کرده و نمونه اش (روزنامه خراسان 10/8/91) افزایش قیمت شیر از ابتدای سال تاکنون پنجمین بار است که گران می
شود. شیر تولید داخل است کالا های وارداتی که سر به فلک زده است چرا ؟!! در حالیکه
از این انرژی هسته ای یک لامپ روشن نکرده ایم و میلیارد ها دلار از دهان و شکم
ایرانیان زده و به جیب روس ها ریخته ایم. اگر دموکراسی می بود مسلما" هیچکدام از این بحران
ها را نداشتیم. همچنانکه کشور ترکیه از طریق دموکراسی و با آمدن اسلام گراها نه
تنها از نظر اقتصادی موفق بوده و درآمد مردم ترکیه بسیار بالا رفته است بلکه اکنون
در بهترین حالت نسبت به کشور های خاورمیانه می باشد و به زودی با گفتگو و قانع شدن
ژنرال های ارتش ترکیه که مسئله کردها راه حل نظامی ندارد ، مسئله کرد های ترکیه را
در چهارچوب ترکیه فدرال حل خواهند کرد.
در کشورهای اروپایی نیز
به خاطر داشتن حکومت های دموکراتیک که همیشه تظاهرات و اعتراضات مسالمت آمیز وجود
دارد. حتی در کشور های کمتر توسعه یافته اروپایی مانند اسپانیا که بعد از مرگ فرانکو
(احتمالاً 1974) به دموکراسی رسید.
به هر بیکاری ماهیانه 400 یورو معادل تقریبا یک
میلیون و ششصد هزار تومان می دهند . در کشور ما ایران یک چهارم آن مبلغ را به بیکاران بدهند بقول
مشهور با کله می آیند و کار می کنند وبیشترین عوارض بیکاری(اعتیاد ، طلاق ، فحشاء
و . . . ) از بین می رود.
در خطبه 33 نهج البلاغه آمده است
که یکروز ابن عباس در زمان خلافت حضرت علی به دیدن آن حضرت می رود و شروع به صحبت
می کند و از آن حضرت می خواهد که خود را به خاطر حکومت اینقدر در مضیقه و سختی
قرار ندهد! حضرت علی که مشغول پینه زدن کفشش بود به ابن عباس می گوید ، این کفش چند
می ارزد ؟ ابن عباس می گوید آنقدر پینه دارد که ارزشی ندارد! حضرت می گوید حکومت
نیز نزد من مانند این کفش بی ارزش است و این عین بی اعتنایی به قدرت و حکومت است و
بالعکس حاکمان ایران چنان به قدرت چسبیده اند که تصور می کنند ارث پدرشان است.
نلسون ماندلا نمونه بارز بی علاقگی به قدرت و تبعیت از امام
علی است بدون اینکه احتمالاً آقای ماندلا
حضرت علی را بشناسد. ماندلا در حکومت نژاد پرست ها 27 سال زندان بود. و بعد
از آزادی و رسیدن به ریاست جمهوری کشورش تنها یک دوره رئیس جمهور شد و راه را
بصورتی باز کرد که دموکراسی و آزادی بیان و انتخابات آزاد در آن کشور نهادینه شود
و آقای ماندلا نه تنها در آفریقای جنوبی بلکه در تمام دنیا مورد احترام می باشد و
مجسمه آقای ماندلا توسط یکی از دوستان که می دانست مورد علاقه ام است آورده و
همیشه الگوی من است
دموکراسی یعنی حکومت
مردم بر مردم ، پس اگر انتخابات آزاد برگزار شود که مردم حاکمان خود را به معنای
واقعی انتخاب کنند کشور از این بنبست سیاسی ، اقتصادی ، فرهنگی ، اجتماعی و حتی
خطر جنگ در آمده و به معنای واقعی مستضعفین وارث زمین خواهند شد. (فعلاً که
مستضعفین در زیر فشار تورم و گرانی و بیکاری و اعتیاد و فحشاء که به وسیله قدرتمندان به وجود آمده له
و نابود می شوند و مستکبرین وارث زمین شده اند)
حال ، معلم بازنشسته ای
که دو سال به ناحق به خاطر اعتراض به نتایج انتخابات ریاست جمهوری خرداد سال 88 زندان بود و در زندان
چهار نامه به رئیس قوه قضائیه و وزیر اطلاعات نوشته که شرایط زندان و کشور چگونه
است و در حالیکه حتی یک روز به مرخصی نرفته پس از پایان حبس او را به بازداشتگاه
اطلاعات و زندان وکیل آباد همراه با ممنوع الملاقات ها نگهداری کرده و سرانجام بعد
از دو سال و چهل و پنج روز با وثیقه صد میلیون تومانی آزاد شده که سرانجام با
تشکیل دادگاه های متعدد او را به خاطر تبلیغ علیه نظام و تشویش اذهان عمومی و نشر
اکاذیب به 6 میلیون تومان جریمه و
سه سال ممنوع المصاحبه و ممنوع الخروج محکوم کرده و در حالیکه حتی یک جمله از آن
نامه ها را آقای قاضی نتوانست انکار یا رد کند ، با کدام معیار آزادی و دموکراسی
منطبق است ؟!! و یا در کدام کشور دموکراتیک بدین صورت معلمان و دانشجویان و
کارگران و روزنامه نگاران و وکلا از جمله
وکیل اینجانب آقای عبدالفتاح سلطانی را به زندان می اندازند ؟! فرض کنید که ما برگشتیم به صدر اسلام ، ما
مسئله دارها به پیامبر و حضرت علی نزدیک تر هستیم یا کسانی که بر روی زمین بر اثر
عملکرد خود جز ویرانی به بار نمی آورند؟! من آنچه شرط بلاغ است با تو می گویم ، تو
خواه از سخنم پند گیر خواه ملال.
اگر به ملت ایران رحم
نمی کنید به خانواده خود رحم کنید و اگر به خانواده خود رحم نمی کنید به خودتان
رحم کنید ! ایران آبستن حوادث است و
بیائید تلاش کنیم که با کمترین هزینه به دموکراسی و آزادی رسیده و از وقوع حوادث ناگوار جلوگیری کنیم.
سوره فیل : و ارسل
علیهم طیراً ابابیل « و بر هلاک آنها
مرغان ابابیل را فرستاد. »
سید هاشم خواستار
21/08/1391
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر